محمدیه که امروز برزنی از شهر نایین محسوب میگردد به عقیده آندره گدار (در کتاب آثار ایران، ص331) نخستین مکان نایین بوده است. |
محمدیه که امروز برزنی از شهر نایین محسوب میگردد به عقیده آندره گدار (در کتاب آثار ایران، ص331) نخستین مکان نایین بوده است.
وجود افسانههایی از شهر وَهُم به روایت گذشتگان و معمرین، کشف دخمهای در قلعه ریگ (قلعهای واقع در قسمت غرب قبرستان محمدیه که اطلال آن تا دو دهه پیش باقی بود و هم اکنون دبستان انقلاب و چند منزل مسکونی بر ویرانههایش بنا شده است)، کاریزها و قنوات موجود در محمدیه و اطراف آن، آسیاب مدفون در قبرستان محمدیه معروف به آسیاب ریگاره، وجود قلعههای محمدیه، شهداد، شاه بهرام و تپههای اطراف شاه جهان، همچنین زیرزمین مسجد جامع محمدیه که بنا به گفتههایی بر ویرانه آتشکده بنا شده و اینک بصورت معبدی با دوازده زاویه مخصوص چله نشینی و اعتکاف پابرجاست و یا مسجد سرکوچه با خط کوفی منقوش بر طاق و دیوار آن که بنا بر گفتهها در زمان خلیفه دوم و به دستور سعد بن ابی وقاص بنا شده است، هریک میتواند شاهدی بر مدعای آن دوره آندره گدار و همفکران او باشد.
بهرحال علی رغم دیرینگی و قدمت در هیچ اثر گردآوری شده یا متن تاریخی از نام محمدیه یا نام سابق آن یادی به میان نیامده است و نزدیک یکهزار سال پیش که ناصرخسرو قبادیانی از این ناحیه گذر کرده است تنها به ذکر نام قصبه نایین اکتفا کرده است:
«و بیست و هشتم صفر بیرون آمدیم؛ به دهی رسیدیم که آنرا هیثم آباد گویند و از آنجا به راه صحرا و کوه مسکینان به قصبه نایین آمدیم و از سپاهان تا آنجا سی فرسنگ بود؛ و از نایین چهل و سه فرسنگ برفتیم و به ده گرمه از ناحیه بیابان که این ناحیه ده دوازده پاره دیه باشد».
آنچه مسلم مینماید اینکه محمدیه از دیرباز به عنوان دهی آباد و پر رونق و سفرهای پر برکت و خوانی نوابخش بوده است و مردم ساکن در آن در سایه همت و تلاش خود سعی در استقلال اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته، در هر دورهای میکوشیدهاند با دسترنج و عرق جبین امرار معاش نمایند. رواج صنایع و حِرف متنوعی که هنوز هم عدهای به آن اشتغال دارند مانند عبابافی، گلیم جلیبافی، پالان دوزی، نخ تابی، چله دوانی، رنگ رزی، نقشه کشی و قالی بافی، همچنین کارهایی که به مرور زمان رونق خود را از دست داده است مانند کرباس بافی، شالی بافی، کاربافی، موزه دوزی، گیوه سازی، نجاری و آهنگری سنتی، استخراج و آماده سازی گِل سفید (همچنان معادن آن در اطراف محمدیه قابل مشاهده است) که در کنار کارهای کشاورزی و دامپروری رایج بوده است.
طبع بلند و همت والای نسلی را سبب شده است پرونده بزرگانی چون عبرت، مصاحب و امثال آنها باشند. مایهی مباهات است که محمدیه همواره مهد علم و ادب بوده است و مردم ساکن در محمدیه کسب علم و دانش را از فرایض شمرده، عالمان را پیوسته گرامی میداشتهاند.
قبل از تاسیس مدرسه دولتی (1320 ه.ش) مکتبخانههای متعددی در محمدیه دایر بوده که فضلای محمدیه، مزرعه امام، بافران و زندوان از دستپروردگان این مکتبخانهها بودهاند.
مرکزیت فرهنگی محمدیه در گذشته، مرکزیت اقتصادی-اجتماعی را نیز به همراه داشته است. هم ازین جهت بود که تا چند دهه پیش از این عمده داد و ستد مردم زندوان، بافران و مزرعه اما با کسبه محمدیه بود لیکن پس از رونق نایین جدید که با احداث خیابان اصلی نایین شروع و با سرمایهگذری مردم نایین و حومه به اوج خود رسید؛ بلایی که بر سر بافت سنتی نایین آمد بطور مضاعف گریبانگیر محمدیه و بافران، مزرعه امام و زندوان شد و محمدیه که دورانی چون نگین در احاطه دشتهای خرم و آباد محمدیه، حنفش، ورزجان، راحتآباد، زندوان، مزرعه امام، آبچو، محمودآباد، کیخسرو، شهداد، مزرعهچه و مزرعه پیر میدرخشید همانند ستارهای در حال افول، کور سویش در دودی سرد و خبیث بی فروغ میشود.
حال وقت آن رسیده است که با پیگیری نماینده محترم مردم در مجلس شورای اسلامی و همت مسئولین محترم، طرحهایی به اجرا در آورند که جبران مافات شود و دیگر اجازه ندهند همه امکانات شهری و تاسیسات رفاهی و فرهنگی در یک گوشه شهر متمرکز شده، دیگر نقاط محروم بمانند. همامروز نیز میتوان با برنامه ریزی درست و آینده نگری واقع بینانهتر با طراحی یک بلوار حد فاصل بافران، مزرعه امام، نایین و احداث اماکن غیر دولتی در این محدوده از شهر نایین و اجرای طرح روان بخشی به زندگی مردم ساکن در این مناطق سر و سامان داده، از هجوم بی رویه به مرکز شهر یا کوچ به دیگر شهرها جلوگیری کرد. زیرا نابودی یک منطقه ممکن است نابودی یک فرهنگ را به دنبال داشته باشد. خالی از سکنه شدن از محمدیه نه تنها بی استفاده ماندن تعداد زیادی از مسجد، آب انبار، حسینیه، حمام و اماکن عمومی وقفی و مدرسه و درمانگاه است بلکه مقدمهای است تا قلعه و مساجد تاریخی و بافت سنتی نیز با فرسایش خانههای اطراف آن که به علت دشواری مرمت به ویرانه تبدیل شده از حیز انتفاع بیفتد و آنگاه فرهنگ مردمی که از نظر فتوت، تهور، صلابت، صداقت، دها و سخا ممتاز بودهاند با فرهنگی مسخ شده، سیر قهقرایی بپیمایند.
رضا سقائی محمدی
منبع:کتاب فرهنگ نایین